پدر او راه می رفت به اتاق گرفتن او در آینه به دنبال در بیدمشک او. او را مانند خوک و سگ و عصبانی اما این بانوی جوان تا به حال هرگز فکر نمی کردم که واقعا اتفاق می افتد این است که او پدر بسیار داغ می شوند. خیلی هیجان زده او او در کنار او نشسته و نه انتظار برای او او بوسه او گرفتن سینه های کوچک در هوا باقی بماند. پس از آن او به پایان کانالهای شهوانی رسید آوردن لباس به شیوه, تا زمانی که او هیچ لباس و قرار دادن آلت تناسلی خود را بر روی بدن او. هنگامی که او فریاد زد به او را به او دمار از روزگارمان درآورد او در زمان از آلت تناسلی خود را و به اقدام و به دنبال او به الاغ خود را. او هرگز مانند پدرش به انجام مقعد به عنوان لذت بردن از آن است.