او بهترین دوست خود را, اما او هرگز دختر خود را واقعا باید یکی دیگر کانال داستانهای شهوانی از پدر. و همسر بسیار خوب و بسیار سگ ماده در واقع او نمی باید بیش از حد بسیاری از چیزهایی که به اجازه او سیاه, خوردن آلت تناسلی خود را. اما به دلیل آن واضح است او را راضی نمی شود با فوت او تصور دوستان خود را می خواهم به فاک بیدمشک او. او انداخت و او را روی تخت در تمام چهار دست و پا نافذ ، اگر چه او را به سگ داد بزنم اما او مثل یک سگ ماده, مثل فریاد زد. او حرکت به فاک, ریتم, این, اجازه دهید او را هیجان زده است. او می داند برای ماندن در دولت که در آن وجود دارد بسیاری از خطر به طوری که او بارها و بارها به او گفت که به به آن را اجرا کنید. اما عمو را ندارد لعنت مورد. او برداشت ضبط تمام دختران دوربین و شروع دید از ضبط آن خالی است به دوست خود, همسر, مهبل (واژن) از لحظه دقیق. وحشت از چهره آن را همه می گوید اما او بلافاصله شروع به لبخند. او از دست رفته احساس شیر چکیدن بیدمشک او تا به حال هرگز قبل از این انجام داده. آنها نمی دانند که دختر بارداری دلیل, شوهرش او را هنوز هم امروز نمی دانم.